انجمن شاعران ایران

جدیدترین شعر های شاعران ایرانی پس از تأیید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

محمد عالی نسب (دیگر نیست)

شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست
برایت اتفاق افتاده در یک کافه ی ابری
ته فنجان تو فال کسی باشد که دیگر نیست
خوش و بش کرده ای با سایه ی دیوار وقتی که
دلت جویای احوال باشد که دیگر نیست
چه خواهی کرد اگر هربار گوشی را که برداری
نصیبت بوق اِشغال کسی باشد که دیگر نیست
حواس آسمانت پرت ، روی شیشه های مه
سکوتت جارو جنجال کسی باشد که دیگر نیست
شب سرد زمستانی تو هم لرزیده هر چند 
به دور گردنت شال کسی باشد که دیگر نیست
تصور کن برای عید های رفته دلتنگی
به دستت کارت پستال کسی باشد که دیگر نیست
شبیه ماهی قرمز به روی آب میمانی
که سینت هفتمین سال کسی باشد که دیگر نیست
شود هر خوشه اش روزی شرابی هفتصدساله 
اگر بغضت لگد مال کسی باشد که دیگر نیست
چه مشکل میشود عشقی که حافظ در هوای آن
علی یا ایها الحال کسی باشد که دیگر نیست
رسیدن سهم سیب آرزوهایت نخواهد شد
اگر خوشبختی ات کال کسی باشد که دیگر نیست
از میم اول اسمم که مفهومه محبت بود
که حائش از حمایت کسی باشد که دیگر نیست
به میم سومش فکر کن که مفهوم یه مجنون است
که لیلای دلم باید کسی باشد که دیگر نیست
به دال آخر اسمم که معنای دستام بود
دلت دلتنگ دستای کسی باشد که دیگر نیست
درست فهمیده ای هستم محمدی که عشقت بود
همان عالی نسب که محتاج کسی باشد که دیگر نیست
نهمین روز از آذر تولدم بود و رفتی
دلم محتاج کادوی کسی باشد که دیگر نیست
یه قاب خالی از عکسات تو این اطاقم رو دیوار
که در حسرت خنده ی کسی باشد که دیگر نیست
میان این همه پیغام چقدر تاریک است این شبها
دلم در حسرت یک شب بخیر کسی باشد که دیگرنیست...
موافقین ۰ مخالفین ۰

ناشنا

عشق یعنی در خیابان های اطراف حرم
سر بزیر و با ادب، آهسته برداری قدم
.
إذن سلطان را بگیری با دلی باران زده
پا گذاری در حرم، هربار از باب الکرم
.
با خودت اسم رفیقان را بگویی زیر لب
بالاخص جامانده ای که داده آقا را قسم...
.
باخودت چیزی نیاور غیر کاغذ های شعر
یک مفاتیح الجنان، تسبیح و مهر و یک قلم...
.
شعر را باید همین جا نذر آقایت کنی
هرچه گفتی...هرچه می گویی...تمامأ...زیر و بم
.
گوشه ی صحنی...کنار زائران روسپید
باز بنشینی و بسم الله رحمن... سیل غم
.
یا یسمی بالغفور... از من گذر کن، یارحیم
جان صاحبخانه و آقای بی دست و علم...
.
پنجره فولاد را گفتند باب کربلاست...
کاش من زایر شوم یکبار دیگر دست کم...
.
یاد هرچه دلشکسته، هرچه غمگین و مریض
آه از درمانده گان دور مانده از حرم...
.
بغض هایت را نگفته...وقت رفتن می رسد
دل نکنده بگذری از صحن با چشمان نم...

در امانات حرم دل را به خادم بسپری
سوی خانه، با ادب...آهسته برداری قدم...
موافقین ۱ مخالفین ۰

محمد عالی نسب

روز تولدم شده،کسی رو من ندارم      که یه تبریک کوچیک بفرسته برا من fs3

روز تولده من،تو با کی میخندیدی      کاشکی که اینجا بودی حالمو میفهمیدی s1

روز تولده من؛منتظره تو بودم  pos    بگی یک سال دیگه گذشت از با تو بودن

روز تولده من اومده و دوری ازم s0    کاشکی بشه تو زندگیم یادم نیاد بودی اصلا

انقدر که عاشقت شدم،دلتو زده عشقه من    با خودت نمیگی تبریک کوچیک بهش بگم

بدون کمرم میشکنه زیاد بشه هرچی غمت w2     فقط ازت یه چیز میخوام بگو بهم بخشیدمت d3

موافقین ۱ مخالفین ۰

سید تقی سیدی

این سینه هوای یار میخواهد خب 

بی تاب شده، قرار میخواهد خب 


لبخند که میزنی لبت میشکفد 

ما هم دلمان انار میخواهد خب! 

موافقین ۰ مخالفین ۰

واعظ خوانساری

گیرند همه روزه و من گیسویت

جویند همه هلال و من ابرویت

از جمله این دوازده ماه تمام

یک ماه مبارک است و آن هم رویت
موافقین ۰ مخالفین ۰